شب یلدا
شب یلدا که زمین آماده تاج گذاری زمستان می شود، شبی است که از مدت ها پیش هیاهویی در کوچه و بازار به راه می اندازد و مردم برای تدارک این جشن باستانی آماده می شوند. به پاس جشن یلدا، بساط شادی در خانه ها برپا می شود و از دل یلدا می توان شاهد تمام خوشی ها بود.
رهسپار کردن پاییز، پس از گذراندن طولانی ترین شب سال، جشن یلدا را به نمادی از امید به روشنایی و گذشتن از سیاهی بدل می کند و نیاکان ما این آیین زیبا را برای ما به یادگار گذاشته اند تا بهانه ایی باشد برای درکنار هم جمع شدن و قدر یکدیگر و قدر لحظه ها را دانستن.
یلداست. بگذاریم هر چه تاریکی هست، هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد، امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقی ست.سایت دشت مینا فرارسیدن شب یلدا را گرامی داشته و به همه هم میهنان گرامی، و کاربران عزیز سایت دشت مینا ، تبریک گفته. و برای همگی تندرستی و خوشبختی آرزو نموده و همچنین اوقات خوش و جامعه ای سالم و شاداب را برای شما کاربران فرهنگ دوست و ادب پرور آرزو می کند:
یلدا مبارک
به همین مناسبت غزل شب یلدا ، از سروده های حیدرعلی جمشیدی تقدیم حضورتان می شود. امید است چراغ امیدتان همواره روشن و شادی سفره یلدای امشبتان پایدار و جاودان بماند.
شب یلدا
شب یلدا غزل گفتم بماند یادگار امشب
شب شادی بر ایرانی که گشته بر قرار امشب
نباشد آن کسی از ما، که این شب را نمی خواهد
به اصل و نسل ایرانی درودم بی شمار امشب
هزاران سال ایرانی گرامی داشته این یلدا
بر این فرهنگ و این مردم نمایم افتخار امشب
اگر چه آفت شومی زده چندی به باورها
ولی شادم به شادی ها که گشته استوار امشب
چه خشنودم که ایرانی به اصل خویش برگشته
که از بیگانه بیزار است و از این روزگار امشب
الها مرد ایرانی دو دستش سوی تو یارب
که پیش زن و فرزندان نگردد شرمسار امشب
امید دارم شود مقبول این ذکر دعا حیدر
الها چشم محتاجی نباشد انتظار امشب
پدر مادر درخت عشق گردیده در این بستان
که فرزندان گلی هستند بر این شاخسار امشب
غزل شب یلدا
30/ 9/ 1400 بمناسبت شب یلدا شعر شماره 580
