کجا روآورم؟
کجا رو آورم، جانا، ندارم خانه ای امشب
به هرسویی نظرکردم شده غم خانه ای امشب
بیا بانرگس جادو بده نوری به شبهایم
که همچون نورمهتابی به هر کاشانه ای امشب
به هرکوه ودر و دشتی سفر کردم به تنهایی
چرا بهردل سرگشته ام بیگانه ای امشب
سخن ازعشق میگویی ورفتارتو چون مجنون
نمیدانم که تومستی و یا دیوانه ای امشب
بیا ای ماه مهرویان که دل محتاج دیدار است
که بینی گرد شمع خود چنین پروانه ای امشب
به گلزارجهان حیدر کجا چون توگلی جوید؟
که تو از بهربستانش گل گلخانه ای امشب
غزل : کجا روآورم
527