غزل گفته ها را

گفته ها را

غزلی سروده ام من بشنو تو گفته ها
را به پناهگاه یزدان ببراین سخن سرا را

به که گویم این حکایت ،به کجا برم شکایت
که نه گوش برشنیدن ، نه قبول او خدارا

نبود گره گشایی که گره گشاید از ما
چوشنید صوت مظلوم ببردازاو صدارا

چوببینی جای مهرش که به سان پای اشتر
نه به دین اعتقادش نه قبول مصطفی را

همه شب رود مناجات همه روز روزه داری
ولی ظالم وستمگر بودش به بینوا را

نه جمال او چو آدم و نه خویش آدمیت
به خداپناه بر، حیدر که نبینی این بلارا

با دیگران به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *