غزل سحرگاهی

غزل سحرگاهی

سحرگاهی زسوزدل سرودم نغمه هایم را

نوشتم درد دلهایم که بشنیدی صدایم ر ا

صدای دل به گوش تو ندای عاشقی باشد

که گاه ازشعله عشق وگهی دیدم جزایم را

چودیدم نرگس جادو ومژگان وخم ابرو

به شکرانه زجان و دل صداکردم خدایم را

عجب رنگین کمان دارد جمال و نقش سیمایت

بجز تو درکدام اختر بجویم این همایم را

به صد واژه همی گویم دلم بیمارتو گشته

که ازشهدلبت جویم دوایی و شفایم را

دل حیدر مسوزان و بیا ماه شب افروزم

که در آن هاله ی عشقت همی جویم بقایم را

غزل سحرگاهی

544

مجموعه غزلیات دشت مینا ، مجموعه اشعار شاعر معاصر حیدر علی جمشیدی، روزگار سعادتمندی برای شما فرهنگ دوستان ادب دوست آرزو می کند.لطفا چنانچه در بازدید از وب سایت دشت مینا حال خوشی به شما دست داد ، آن را به سایر فرهنگ دوستان و علاقمندان شعر و ادب پارسی نیز معرفی کنید. در زمانه ای که نیاز به شادی و حال خوش به شدت احساس می شود ، با برداشتن گامی هر چند کوچک، برای ایجاد حس و حال خوب در دیگران سهیم باشیم.سپاس از همدلی و همراهی شما.مجموعه دشت مینا

با دیگران به اشتراک بگذارید

2 پاسخ

  1. از درگاه خداوند متعال صحت و سلامتی را برای شما بزرگ مرد فرهیخته که باعث افتخار شهرمان هستید آرزومندم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *