به بهانه نخستین روز پاییز ، غزلی با مضمون پائیزی از مجموعه غزلیات دشت مینا ، تقدیم حضورتان می گردد:
نم نم باران پا ییزی دلم رازنده کرد
یا دگلهای بهاری در ضیمر بنده کرد
بار الها نعمت بارش دریغ ازما مدار
رحمت باران تو هر لاله را رقصنده کرد
هم گل وهم باغ وبستان وچمن، در انتظار
بهر بارانی، که هر جنبنده ای را زنده کرد
زنده رود ما که زیبایی شهر وکشور است
گشته بی آب وکویر، و عاملش شرمنده کرد
هر کجا نادان به هر کاری شود مسئول کار
بهر کردارش بگرییم ونباید خنده کرد
کاش می پرسید از او حیدر دلیل کار او
کاش می شد نور مه در آب او تابنده کرد
غزل پائیزی
414