خم ابرو
من که ازآفت کوته نظران خسته شدم
به خطا بررخ معشوقه ای وابسته شدم
یک نظربرخم ابروی پری دام دل است
من ازاین دیده دل مرغک پابسته شدم
دلسپاری به ره عاشق ومعشوقه بدان
عاملی بود که من کلبه دربسته شدم
کی بود گوهرمقصود من ابروی نگار
که بگفتا به ره عشق تودلبسته شدم
دل عاشق پرپروانه چراسوختن است
من درمانده چراعاشق دلخسته شدم
محفل انس نشد کلبه این سوته دلان
من حیدربه دعا خارج ازاین دسته شدم
30/1/1395 -229