آوای من
آنچه در دفتر نوشتم درد و دلهای من است
خاطرات روز ودلگیری شبهای من است
گفتنی هارا نوشتم بار ها و کس نخواند
چون میان جمع بودن ،حس تنهای من است
همرهی آن است باشد هرزمانی هم دلی
که اواگرباشد سری ازبهر سودای من است
بسکه دارم بر سرم آشفتگی ها بی شمار
لحظه ای آرامش دل همچو رویای من است
آن چه را حیدر بگفت وآن چه را نا گفته ماند
بهر گوش تو سخن های دل آوای من است
434