مقدمه ویراستار

 

 

 

مقدمه

بخت یار بود که به مناسبت رونمائی از نسخه اولیه پیش از چاپ مجموعه ی اشعار و سروده های دشت مینا ، هم دیداری تازه کنیم ،هم یاد ایام گذشته ، هم رودررو با صاحب اثر در مورد واژه ها و مضامین ، بگوئیم و بشنویم. هر کس که استاد حیدر علی جمشیدی را از نزدیک بشناسد ، می داند که وی ، یکی از قدیمی ترین مردان پروژه های عمرانی، پالایشگاهی ونیروگاهی کشور است که نزدیک به چندین دهه از عمر خود را وقف خدمت در پروژه های سراسر کشورنموده است ،و در قد و قامت پیمانکار و مجری صاحب سبک از دارخوین تا دشت مغان ، از پارسیان تا بجنورد ، از پارس جنوبی تا فارس بر پهنه ی جغرافیای پروژه های کشور کارنامه ی بسیار موفق و درخشانی از خود به جای گذاشته است ، همه  دوستان نزدیک می دانند که ایشان، علاوه بر صراحت لهجه خاص خود ، طبعی لطیف و شاعرانه نیز دارند.این طبع لطیف و شاعرانه در لابه لای تمام محاورات روزمره و نقل و گفت عادی ایشان نیز به صورت شعر ، بداهه و سخن نغز مشهود است.

ایشان به واسطه ی سفر ها ، اقامت های نسبتا طولانی در مکان های گوناگون ، برخورد مستقیم با مردمانی از اقوام و قومیت های مختلف ، و به تبع همه این ها آشنائی با فرهنگ ، آداب و رسوم و طبایع متنوع این مردمان ، صاحب کوله باری از تجربه های بی نظیر است که گنجینه ی لغت و واژه های ناب ، یکی از ارزشمند ترین این داشته ها محسوب می شود. محال است ورق بزنید و لابلای ابیات مجموعه دشت مینا ، آثاراین واژه های ارزشمند را نبینید. واژه هایی که گاه بسیار صمیمی و نزدیک و گاه بسیار دست نیافتنی، به سروده ها، رنگ و جلایی دیگر بخشیده اند.

مخاطب اشعار، حتی اگر علاقمند به اشعار کلاسیک نیز نباشد ، ناخودآگاه پایبند شیرینی مضامین متنوع دشت مینا می شود.کافیست کتاب را باز کنی، یا بخواهی ورق بزنی ، مضمون هر شعر مسلما تورا به خواندن دقیق شعر دعوت خواهد کرد.بعد از غنای واژگان در دشت مینا ، بدون تعارف تنوع مضمون ، نقطه  قوت دیگر این اثر محسوب می شود.دستمایه سروده ها، جملگی سرشار از مفاهیم عاشقانه و بهره مند از عرفان دلنشینی ست که سراسر کتاب را در بر گرفته است. نام و یاد آفریدگار به عنوان نشانه دائمی از تجلی حضرت حق ، در میان ابیات ، به تسبیح درآمده است. اشعار مستقل از یکدیگر و متناسب با زمان و لحظه ی سرایش، به جز حس و حال شاعر ، مضامین و مفاهیم ارزشمندی را نیز تکرار می کنند. مضامینی نظیر، مناجات ، سپاس ، گفتگوی عاشقانه، توسل، میهن پرستی، راز و نیاز، نوع دوستی، انسانیت، حال و روز زمانه، خاطرات و لحظات ماندگار، نقد اجتماعی، ستایش بزرگان و نیکان، تکریم پدرومادر، اندیشه ، پرسش های اساسی زندگی، به همراه مفاهیم دیگر،  با صمیمیت خاصی لابلای تمام اشعار و سروده ها موج می زند. شاعر لحظاتی از شعر خود، ندای جامعه، را فریاد کرده ، بارها مراتب دغدغه های انسانی و اجتماعی خود را با واژه ها به نمایش گذاشته، و خود را و همه را به تامل درباره انسان، انسان بودن و انسان ماندن واداشته است.

از واژه و مضمون هم که بگذریم ، ساختار منطقی اشعار بسیار آشکار و مشهود است. ساختار منطقی یک شعر یا متن ادبی، می بایستی تصور و یا درکی درست از مضمون را با یک روال منطقی به مخاطب و شنونده منتقل کند. دشت مینا یکی از منطقی ترین ساختار و چارچوب های انتقال مفهوم را داراست. این ساختار در هر شعری، به صورت مستقل به مخاطب نشان می دهد که، چه کسی دارد چه چیزی را برای چه کسی یا کسانی بیان می کند و این یعنی جاری و روان بودن قالب مضمون ، یعنی زلال و شفاف بودن ساختار شعر که ناشی از طبع لطیف ، و هوش سرشار شاعر مجموعه دشت مینا، استاد حیدرعلی جمشیدی می باشد.

با دیگران به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *