استوار

استوار

ازدلم بردی قرار و بی قرارم کرده ای

با دو چشم مست و پر آبت خمارم کرده ای

عشق طوفانی تو ساحل ندارد در دلم

باخم ابرو و مژ گانت چه کارم کرده ای

من که بودم مرغکی پر بسته در صحرای عشق

همچنان شاهین در این صحرا شکارم کرده ای

تیر مژگان و نگاهت بردلم بنشسته است

هم بلای جان شدی هم انحصارم کرده ای

تاکه مستم کرده ای با نرگس جادوی خود

در مسیر میگساران رهسپارم کرده ای

حیدر از دلدادگی های تو مجنون گشته است

چون به پابندی عشقت استوارم کرده ای

 

غزل استوار
575

مجموعه غزلیات دشت مینا ، مجموعه اشعار شاعر معاصر حیدر علی جمشیدی، روزگار سعادتمندی برای شما فرهنگ دوستان ادب دوست آرزو می کند.لطفا چنانچه در بازدید از وب سایت دشت مینا حال خوشی به شما دست داد ، آن را به سایر فرهنگ دوستان و علاقمندان شعر و ادب پارسی نیز معرفی کنید. در زمانه ای که نیاز به شادی و حال خوش به شدت احساس می شود ، با برداشتن گامی هر چند کوچک، برای ایجاد حس و حال خوب در دیگران سهیم باشیم.سپاس از همدلی و همراهی شما.مجموعه دشت مینا

 

 

با دیگران به اشتراک بگذارید

5 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *